اول صبح و چقدر بدشانسی؟

سلام

کمتر از یک ساعت هسش که بیدار شدم ! رفتم کامپیوتر رو روشن کنم دیدم boot نمیشه !! فهمیدم و به خودم گفتم امروز از اوون روزهاست . بعدش تک تک اجزای کیس رو در اوردم و دوباره جا گذاشتم چند با همین کار رو انجام دادم تا بالاخره درست شد و سیستم بالا اومد . حالا این ها گذشت و رفتم که لوگین کنم توی سرور گیم دیدم بله! اینترنت ترکیده سرور هم کند شده ریموت هم ندارم و … خلاصه کلی عصبانی شدم و با پشتیبانی سرور تماس گرفتم که درست کنه و فقط گفتم باشه پیگیری میکنم !! حالا بماند که یکی از Table های دیتابیس آسیب دیده و باید از Mysql تعمیرش کنم !! ولی ریموت ندارم که بخوام اینکار رو انجام بدم

این بود از این بدشانسی توی 45 دقیقه بیداریم !! 🙂 البته بد هم نشد اومدم یک پست دادم و قالب هم بروز کردم ! آهاا… راستی نظرتون راجع به این قالب چیه؟ باحاله؟! من که به شخصه باهاش حال میکنم 🙂 😀

چه میکند این زندگی با ما ؟ (من)

سلام دوباره به دوستان 😀

اوووف خشته شدم امروز روزه پر کاری بود بعده اون همه درس خوندن به خاطره اینکه مطالعات اجتماعی کشوری هستش 3 روز تعطیلی گذاشتن ما هم طبق برنامه ریزیمون یک روز وقت اضافه اوردیم گفتیم کلی پست جدید و ناب و تک بدیم از اون مقاله تا چندتا خبر که تا الان داشتم ترجمه میکردمشون 😀 ( انگلیسی پیشرفت داشتم ).

خـــلاصه کلی خبر جدید واسه خوده امروز تازه در اومده داغ داشتم ولی خسته هستم میخوام برم لالا 😀 آمار ورد هم خوشبختانه پس از مدت زیادی که نبودم رو به رشد هستش به امیدی که فرا مرز شویم ( امروز ادبیات داشتیم مهم نیست 😀 )راستی از این سرور خانگی خوشم اومد بعد از اتمام کارام با کسب درآمدی که از پروژه اتمامیم شد یک سری خرید خارجه داریم باید انجام بدیم از کفش خفن ناک KobeIV Zoom که نایک زده ترکونده استیلش روانی کننده هستش 😀 تا این سرور خانگی و کلی چیزه تکنولوژیایی !!! 😀

یک مشکلی هم اسیرم کرده موهام اونجور که میخوام در نمیاد ! کسی راهی سراغ داره موها خوش حالت تر بشه ؟ 😀

راستی من عکس از محیط کاریم گذاشتم؟ نه ؟ هوممممم … نه انگاری قرار ندادم ! 😀 یادم باشه یه سفارشی بزنم براتون داغه داغ !

خوب دیگه کم کم چشم ها دارن به هم رباییده میشن و بر هم بوسه میزنند ! ما هم دیگه بریم

فعلا…

این وقته صبح اضطراب !!

سلام

وااای ساعت 7:10 دقیقه هست و من 20 دقیقه دیگه میرم مدرسه برای امتحان ! 😦 از شدت اضطراب موهای تنم سیخ شد !

خوب بدم میام براتون یه آموزش خداا میزارم که همین الان به دستم رسید در رابطه با JQuery هستش خیلی توپه … دعا کنید امتحان رو خوب بدم حساب کنیم توی 48 ساعت 32 ساعتش رو واقعا داشتم میخوندم 😦 AOWWWWWW امتحــــــــــان  …

شد 7:13 دارم دنبال یه شعر مهم میگردم که توش کنایه های مهمی داره که همیشه هم تو امتحان میاد !! … آها پیدا کردم 😀

اوووف میگید چیکار کنم؟ موزیک زدم هیچی نشد ! یکم بازی کردم هیچی نشد ! … به قول دوستان بیخیال حادثه مهم خودتی 😀 این امتحان رو بدیم میـــــــــریــــم تا یک شنبه برای مطالعات اجتماعی ! وقت زیاد گذاشتن ولی خوب امشب میشینم سره عربی که سه شنبه داریم چون معانیه زیادی داره که باید یاد بگیرم که ضعف بنده هم همین معانی هست به طور کلی ! .

جمعه هم میخوام برم سره تمرین بسکتبال البته پیش اصله کار نه یه جای دیگه که بیشتر جنبه تفریحی و جلوگیری از ضعف توی این یک ماه داره 😀

از نمایشگاه کتاب هم یک سری کتاب در زمینه کامپیوتر و برنامه نویسی گرفتم اون گوشه دارن چشمک میزنن ولی چه میکنه روزگار که نمیتونم برم سرشون ! برم دیگه رفتم تا صبح امتحان 😀

7:17 دقیقه شده 😀

… و اکنون شده 7:19 دقیقه منم برم کم کم آماده بشم برم مدرسه ببینم چه خبره بچه ها چه نکات مهمی رد و بدل میکنن 😀

خدانگهدار تا ساعت 10 !